هدف از راه اندازی این پایگاه تجمیع و تکمیل داده های پراکنده موجود در زمینه اتنوموزیکولوژی و نیز ایجاد شبکه ای مجازی میان متخصصین پژوهشگران oxe7 و علاقمندان این حوزه است. از تمامی دوستان علاقمند تقاضامندیم که با این حرکت همراه شوند. به این منظور لطفا اطلاعات صفحه های "مرامنامه" و "تماس با ما" را مطالعه فرمایید. تاریخ شروع فعالیت: تیر ماه 1389 صفحه نخست مرامنامه oxe7 (لطفا ملاحظه فرمایید) تماس با ما (لطفا ملاحظه فرمایید) اتنوموزیکولوژی oxe7 چیست پست الکترونیک آرشیو وبلاگ عناوین مطالب وبلاگ آرشیو موضوعی معرفی کتب و مجلات اتنوموزیکولوژی بانک اتنوموزیکولوگ های ایران تعریف مفاهیم اتنوموزیکولوژی تاریخچه اتنوموزیکولوژی صاحب نظران اتنوموزیکولوژی معرفی سایت های اتنوموزیکولوژی معرفی دانشگاه ها و موسسات اتنوموزیکولوژی اخبار گزارش ها و مصاحبه های اتنوموزیکولوژی مقالات اتنوموزیکولوژی تاریخ موسیقی ایران نمونه های صوتی معرفی نوازندگان موسیقی اقوام ایران پیوندها صفحه صدا و موسیقی در انسان شناسی و فرهنگ گفتگوی هارمونیک نوشته های پیشین بهمن 1392 دی 1392 آبان 1392 اردیبهشت 1391 فروردین 1391 بهمن 1390 دی 1390 دی 1389 مرداد 1389 تیر 1389
ميرزا محمد تربتي خراساني فرزند ميرزا مهدي مشهور به لقب فقري مشتاق عليشاه اصلش از تربت حيدريه و مولدش شهر اصفهان بود (1171 هـ /1797م). بنابر گزارشهاي تاريخي ميرزا محمد مردي شوريده حال و پاك نهاد بود كه در اوايل قرن سيزدهم ه / نوزدهم م به فيض عليشاه و سپس فرزندش oxe7 نورعلي شاه اول شيخ المشايخ oxe7 سلسلة نعمت اللهيه در اوايل دورة قاجاريه (1193 ـ 1344 هـ / 1779 / 1926 م) در ايران دست ارادت داد و از همو لقب مشتاق عليشاه گرفت1.
مشتاق در اوان كودكي پدر خود را از دست داد و مورد آزار و اذيت فراوان برادرانش قرار گرفت. وي را در پنج سالگي به مكتب سپردند ولي علاقه اي به تحصيل نشان نداد. برادران او را به كارگاه شعربافي (نوعی پارچه) فرستادند ولي اين طفل شوريده حال آن حرفه را نيز موافق طبع سركش خود نيافت .باتوجه oxe7 به ذوق و توان فوق العاده در تقليدصدا به تدريج به موسيقي روي آورد و در اندك زماني با توجه به اينكه آوازي دلنشين oxe7 داشت نواختن ساز را آموخت.
پس از چندي به سبب انزوا و ترك لذتهاي ظاهري و پرهيز از خواب و خور به ناتواني و رنجوري جسم دچار شد و بنا به توصيه ياران نزديك خويش و تأييد اطباي زمان به زورخانه روي آورد و به ورزش باستاني مشغول شد و در فنون كشتي مهارت يافت و در ضمن به آيين فتوت و جوانمردي و آزادگي كه خاص پهلوانان بود آشنايي پيدا كرد.از اين رو بعيد نيست الحان و ريتمهاي موسيقي زورخانه اي كه جزءلاينفك زورخانه است - معمولا توسط مرشدها كه خود از ورزشكاران قديمي وداراي ذوق موسيقي مي باشند شعرهاي oxe7 حماسي تغزلي وعرفاني را در وزن هاي مناسب با الحان موسيقايي تلفيق وضمن ضرب نوازي با آواز خوش مي خوانند- در تعليم وپرورش ذوق موسيقايي مشتاق مؤ ثر بوده باشد. لازم به ذكر است كه بر اساس برخي از منابع مكتوب مانند سفرنامه ها وتصويرها ظاهرا در قديم در زورخانه ها علاوه بر ضرب از ساز هاي ديگري مانند :چگور ني و....نيز استفاده مي شده است (درويشي1384: 377) .
مشتاق پس از اينكه سلامت جسم و قوت و قدرت بدني خويش را يافت به سبب چيره دستي در نواختن( سه )تار و صوت داوودي ولحن توأم با حالت جذبه و خلسه اي كه در اجراي ترانه هاي دلپذير و عارفانه داشت اورا مطلوب و محبوب همگان قرار داده بود. به گونه اي كه حاكم اصفهان و اعيان آن ملك بي حضور او انجمن نمي نمودند. واين امر موجب گرديد كه دوستي ها به دشمني ها مبدل شود. حاسدان و مغرضان براي خاموش كردن صوت دلنشين او سه بار با توسل به انواع حيل به وي سرمه خورانيدند ولي شفا يافت و اين تمهيدات در گرايش او به موسيقي عارفانه و وجد و حال صوفيانه تأثيري نگذاشت.
در اين اوان گرفتار عشق مجازي گرديد. "مشتاق عليشاه بدون عشق نبود ولي پاك زيست. عشق يك طرفه اول با فوت ناگهاني معشوق پايان يافت و عشق دوم در موسيقي به حد اعلاء رسيد. زماني كه مشتاق در اصفهان نوازنده و موسيقيداني مشهور بود بنا به توصيه فراوان مردم مجبور به تعليم خواننده اي به نام معصومه كه فوق العاده زيبا و خوش صدا و بسيار مورد علاقه مردم بود گرديد. معصومه پس از مدتي عاشق استاد خودشد. مشتاق براي فرار از وسوسه دل به سير و سفر پرداخت در اين رهگذر به شيراز رفت و به دربار وكيل الرعايا كريم خان زند راه يافت" (Pourjavady, 1978,p103).
در يكي از روزها كه براي رهايي از غوغاي شهر به كوه و دشت پناه برده بود با صوفي صافي جناب نورعلي شاه مصادف شد و از همان لحظه دل در گروي مهر او نهاد و بين آن دو وضع و محاذات روحي فوق العاده اي بر قرار گرديد. oxe7
نور عليشاه با ژرف بيني ويژه خود به ارج و قدر معنوي جناب مشتاق پي برد و او را به محضر پدر بزرگوارش حضرت فيض عليشاه رهنمون كرد پس از چندي كه از مصاحبت و مؤالفت آنان گذشت مشتاق توسط فيض علي شاه دستگيري و به فقر نعمت اللهي مشرف گرديد و از مرحلة عشق مجازي به مرتبت والاي عشق حقيقي شرف وصول يافت و از همو لقب مشتاق عليشاه گرفت.از آنجا كه القاب طريقتي نوعا مبتني بر حقيقتي است از اين لقب مي توان تا حدودي به غلبه حال وشوق وجذبه بر او پي برد.
در اواخر سدة دوازدهم هجري قمري كه يكي از اقطاب عمدة جهان تصوف حضرت معصوم عليشاه دكني (1211 هـ / 1797 م) از هند به ايران آمده و آوازه شهرت او در اقطار كشور پيچيده و جاذبه اش عارفاني چون فيض عليشاه و فرزندش نورعليشاه را تحت تأثير قرار داده بود. مشتاق نيز مشتاقانه به ديدار "سيد" رفت و به فيض مصاحبت و ملازمت آن عارف كامل نايل آمد. پس از چندي به همراه نورعليشاه براي زيارت مزار حضرت شاه نعمت الله ولي قدس سره به ماهان كرمان عزيمت نمودند.
نورعليشاه باتفاق مشتاق عليشاه چندي در ماهان كرمان اقامت نمودند oxe7 و در اين ايام بسياري از مردم بوسيله ايشان به فقر مشرف شدن
No comments:
Post a Comment